سلام آقای افشار عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه ممنون بابت پاسخگویی شما به سوالاتمون:)
استاد من از کلاس اول دانش آموز نمونه ای بودم در حد بهترین ها در بیشتر آزمون هایی که میدادم رتبه یک استان بودم(حمل بر خودستایی نباشه) اما هیچ کدوم به درد نخورد الان که پایه دوازدهم هستم تقریبا همه زمانم رو از دست دادم پایه قوی دارم اما از لحاظ روحی خستم.
متاسفانه پدرم فرد عصبانی هستش و گاهی با مادرم زیاد دعوا میکنه از بچگی دعوا میکردن و این خیلی روی من اثر بدی داره،
از طرفی چون تا الان هرچی بهم گفتن درس بخون اهمال کاری کردم و گوش ندادم، هرلحظه سرکوفت میکنن و سرزنش میکنن و حتی برادر کوچیکتر من هم یه جورایی انگار از من متنفر شده
اما استاد واقعا دوست دارم بخونم اما همش ناامیدم من پایم قویه و تاحدودی نصف دوازدهم رو خوندم احساس میکنم افسردگی دارم، تمام فامیل میگن تو پزشکی قبولی و ازم انتظار دارن از طرفی احساس میکنم پدر و مادرم ازم متنفر شدن پدرم هرروز بهم میگه تو هیچ چیزی نمیشی مادرم گذشته رو میاره جلو چشمم و میگه تو هم مثل پدرتی و از این حرفای ناراحت کننده من فقط نگاه میکنم و حرفی نمیزنم چون میدونم دعوا میکنم باهاشون فقط میرم تو اتاقم و به اتفاقات و زمان های ازدست رفته زندگیم فکر میکنم:(
این خیلی بده استاد من واقعا نیاز دارم از این خونه برم چون با این وضع نمیتونم زندگی کنم و مطمئنم سراغ هرچیز دیگه ای برم با سرکوفتاشون موفق نمیشم.
فک میکنم واقعا میتونم خودم رو برسونم استاد چیکار کنم؟
من برنامه درست حسابی ریختم و اگه روزانه خیلی تلاش کنم رتبه خوب دور از انتظار نیست اما نیاز دارم یه فردی مثل شما که آگاه و متخصصه واقعا بهم بگه که میتونم:)
با فضای خونه چیکار کنم؟